فانتزی گونهای ادبی است که ریشههای آن را میتوان در متون شفاهی و مکتوب کهن، اسطوره، افسانه و مکاتب ادبی رئالیسم، سمبولیسم، سوررئالیسم و... جست وجو کرد؛ ازاینرو فانتزی گونهای التقاطی محسوب میشود که عنصر تخیل در آن از مرزهای داستانهای مشابه اینگونه عبور میکند و در دنیایی کاملاً ملموس و باورپذیر در ذهن انسان هر روز صاحب اقبال بیشتری میشود. وجود ویگی و عناصر فانتاستیک در ادبیات جهان و ایران پیشینهای بهدرازای تاریخ ادبیات دارد. این در حالی است که غرب از نیمۀ دوم قرن هجدهم میلادی شروع به داستاننویسی در این گونه کردهاست و در ضمن آن به تهیه و تألیف منابع تئوریک و نظری نیز پرداختهاست. با توجه به اینکه ادبیات فانتزی در کشور ما از دهۀ هفتاد کانون توجه قرار گرفت، اما داستاننویسی فانتزی بهشکل تخصصی پیشرفت نکرد و و تلاشی برای ارائه و پژوهش در راستای رسیدن به یک اصول کلی انجام نشدهاست. بااینحال شکلگیری قواعد منسجم و دقیق ادبیات فانتزی در دنیا مهجور ماندهاست. تشریح و بررسی داستانهای نویسندگان این گونه و پژوهش در زمینۀ ادبیات فانتاستیک ایرانی کمک میکند تا به شناخت دنیای فانتزی نویسندگان ایرانی رسید و برای ارائۀ منابع نظری در زمینۀ ادبیات فانتاستیک ایرانی گام برداشت. این مقاله بر اساس منابع موجود ادبیات فانتاستیک، عناصر و ویگیهای فانتزی را در رمانهای فانتزی «فریبا کلهر» بررسی و نقد کردهاست.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |